نیمروز
دوشنبه, ۱۷ آبان ۱۴۰۰، ۰۱:۲۸ ب.ظ
چند دقیقهی دیگر یک ساعت می شود که خواب است و نمیدونم بعد از ان چند دقیقه ی دیگر بیدار خواهد شد.یک لیست نوشتم و تند تند دارم انجام میدهم، پهن کردن لباس های شسته،پختن شام،جمع کردن و ...
اما حال خوش امروزم را...اما خواب نازنین دیشبم را،اما اشک های امروزم را،اما خیره شدن به عکس پس زمینهی گوشی ام را،...می شود بخری؟
می شود توی دنیایی که به سرعت نور دارد پیش می رود تو همراه من و ما باشی؟توی جهانی که دارند حرف از محازی شدن همه ش می زنند،خیال میکنند تا الان واقعی بوده همه زندگیشان...زندگیمان،،،
توی دنیای بی رحم تنها کننده و میش رونده به سوی نیستی، حال امروزم،خواب دیشبم،می شود...می شود...
۰۰/۰۸/۱۷