دوشنبه ها،جلسه ی سوم
دوشنبه, ۲۴ آبان ۱۴۰۰، ۱۱:۵۵ ب.ظ
امروز یا این چند روزه فکر میکنم به والدم که بابا ولم کنننن،چه اشکالی داره کمی دراز بکشم در حالی که اشپزخونه کثیفه؟چه ایرادی داره اتاق نامرتب باشه و من کمی بیکار بشینم؟دلم نخواد کار کنم؟حتی کتاب هم نخونم.
اشکالی نداره وقتی هانی خوابه اولویت اولمو بدم به ورزش و نرم تو سینک ظرف بشورم.
ظرفا می مونه؟بله.چون من دو نفر نیستم.
بعد از اینکه شب خوابید چی؟گاهی میتونمگاهی نه.اون تایم به همسر و با هم بودنمون اختصاص داره.دلم نمیخواد بدمش به اشپزخونه.
این ی نمونه ی کوچیک واقعیت و اولیت بندیه.
من با هانی بازی می کنم.
غذا می پزم.
سعی دارم به مرتب بودن خونه.
سعی دارم.همین...و توانم محدوده...
تازه از این به بعد هم باید کتاب و برنامه های دیگه رو بیارم تو کار انشاالله.
خدایا به امید تو که امروزم رو خوووب ساختی
۰۰/۰۸/۲۴