فردا شکل امروز نیست

۲۱ قرن نو

يكشنبه, ۲۱ فروردين ۱۴۰۱، ۰۳:۴۰ ق.ظ

غم کهنه، جان گرفته بود و داشت به شکل اژدها خودش را نشان می‌داد.

دیدمش،در آغوشش گرفتم، بغض شد و راه گلویم را گرفت، جمله‌ی تلخی شد که کام همسر را آزرد، اشک شد و از گونه‌ام لغزید و روی بازوی با سخاوتش افتاد.اضطراب شد وقتی پسرک با گریه از خواب بیدار شده بود و انگار که خواب بد دیده بود گریه می کرد و با هفتمین آیت الکرسی و اذان خوابش دوباره عمیق شد...

حالا نشسته‌ام و صدایی توی گوشم زیاد کرده‌ام که دارد از حضرتِ جان می خواند، من تماما تمنای خالی شدنم از خودم.تمامِ من را بگیر، تمام فکرها را، قلبم را از خود خود خودت پر کن که برای من که ضعیفم،نه از شدت ایمان، بلکه از شدت ضعیف بودنم در برابر این دنیا آن را نمیخواهم،نمیخواهم به این همه رنج متعلق باشم، به این همه ناپایداری.

من از این حیث است اگر آرزویی می‌کنم...آن هم این ایام عجیب که می‌شود هر آرزویی کرد...

آخ که دلم غنج می رود از خیال براورده شدنشان.

اینکه دوباره با لباس سفید رو به روی خانه ات بنشینم و سیر کنم

اینکه دورت بگردم،

اینکه قلبم را تکه تکه کنم روی فرش های سبز مسجدالنبی.

به جان تو سوگند که این خیال ها و آرزوهاست که زنده ام می دارد و نجاتم می‌دهد،چه خوووب که تو هستی و بزرگی و صمدی.

چه خوب عزیزدلم...

من این روزها با جرات تو را عزیزدلم خطاب میکنم...

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱/۰۱/۲۱
فاطمه سادات

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی