فردا شکل امروز نیست

یادداشت‌های یک زنِ احتمالا هوم میکر

سه شنبه, ۳۱ خرداد ۱۴۰۱، ۰۱:۳۵ ق.ظ

عصر بیجان بودم و یک ساعتی خوابیدم،انگار خون با فشار کمی توی رگ های دستم جریان داشت، امروز به نظرم طولانی آمد. بعد از بیدار شدن رفتیم بیورن و من قهوه خوردم برای امشب که انشالله بتوانم ویس‌های باقیمانده را برسانم به سر منزل مقصود. 

و چقدر حرف دارم برای گفتن،چقدر برای تصمیم‌گیریِ فردا دو دلم و خوشحالم که چهارشنبه مهمان ندارم چون اصلا به واقع توان سابیدن درهای کابینت و سرامیک‌ها را نداشتم.حالا شاید برویم سفر،و من چقدر توی این سفر متفاوت‌تر است حالم حتی از عید...

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱/۰۳/۳۱
فاطمه سادات

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی